در قبلي گوشي يك وسيله به طور تقريبً لوكس محسوب ميشد آموزش خصوصي سئو و اشخاص يه خرده در هر خانواده از آن به كار گيري ميكردند. مطمئناً در آن فرصت _كه وب ياور هم خيلي دانش آموز نبود_ يوزرها تلفن همراه درصد بسيار مقداري از بازديدكنندگان وبسايتها را تشكيل مي دانند. نادرمعدود از 2010 به آنگاه با معرفي گوشيهاي لمسي و توسعه و گسترش وب همدم، تعداد يوزرها موبايلي ارتقاء پيدا كرد و هر روز اشخاص بيشتري براي اينترنتگردي به به كارگيري از تلفن همراه روي آوردند.
ولي اختلال اينترنتگردي در گوشي اين بود كه وبسايتها با اندازۀ صفحۀ نمايشگرهاي گوشي هماهنگ نبودند. به همين خيال به كارگيري از آنان در نمايشگرهاي گوشي بسيار دشوار و عذابآور بود. از طرفي مسلماً ميدانيد كه اكثر درآمد گوگل از روش تبليغات كليكي حفاظت ميشود. به طور طبيعيً زماني يوزرها نتوانند به راحتي از يك وبسايت استعمال نمايند، سريعاً آن را رخنه كرده و به تبليغات هم كاري ندارند.
به همين ادله گوگل تصميم گرفت براي بهبود تجربۀ كاربري مخاطبان (و صد ولي مراقبت درآمد خويش!!!) به پندار راه و روشحلي باشد.
صرفا چيزي كه ميتوانست طراحان و وبمستران را به طراحي وبهاي تلفن همراه فرندلي ترغيب نمايد، «خريداري كردن رتبۀ عالي در نتيجه ها كاوش» بود! به اين ترتيب گوگل الگوريتمهاي جديدي مثل گوشي گدون و گوشي فرست ايندكس پياده سازي كرد. بهدنبال با اين الگوريتمها بيشتر آشنا ميشويم.
از Mobilegeddon تا Mobile First Indexگوگل با لود اين عكس در وبلاگ خويش به صراحت اذعان كرد كه منظورش از گوشي-فرندلي بودن چيست. شما تحت عنوان يك مخاطب، با كدام وب سايت رابطه بهتري برقرار مي كنيد؟
دوشنبه ۲۳ خرداد ۰۱ ۰۹:۵۵ ۵ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است